گلچين پ نه پ هاي زمستان

به دوستم ميگم يه ذره حجابتو درست كن ... ميگيرن !
ميگه كي ؟ پليس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندركاران شبكه فشن تي وي

تو خيابون مارو دست تو دست باهم ديده ... از اين مدلها كه مثلاً مُچمونو گرفته ...
با يه لحني ميپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پيش پاتون از اتوشويي گرفتمش

سر كلاس دستمو بلند كردم استاد ميگه سوال داري ؟
پَــ نَ پَـــ " هاي هيتلر"

زنگ زدم به استاد، ميگه چيه نمره ميخواي؟
ميگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببينم فحش هايي كه به خواهر مادرت دادم دليوري شده يا نه؟

رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟
مي گه مي خواي غذا درست كني؟
پَـــ نَ پَـــ مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره

تي شرت « دي اند جي » پوشيدم ...داداشم ميگه « دولچه ، گابانا » ست؟ ميگم
پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره »

خيام...
بگذار قلم را به غزل بسپارم/
شايد گره اي باز شود از کــــارم/
پرسيد: مگر تو هم غزل مي گويي؟/
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــي دارم...

مامانم تلفن زده ميگه زود بيا خونه اين مانتو رو بگير ببر براي مامان‌ بزرگت گفتم کجاست؟خونست؟؟؟ مي‌گه پـَـَـ نــه پـَـَــــ گشت ارشاد گرفتتش تو کلانتري محله!

يه عكس جديد گرفتم، به دوستم نشون ميدم ميگه آخِى تويى ؟؟؟؟؟؟؟ ميگم پَ نَ پَ عكس عمه جانِ خدا بيامرزمه اوردم ببينى چه شباهتى به هم داشتيم.

سوار اتوبوس بودم ! به ايستگاه آخر که رسيديم پول رو دادم به راننده ميگه شما هم پياده ميشي ؟ گفتم پـــــ‌ نه پــــــــــــ اين پول رو دادم واسه آيندگان پس انداز کني ! من خودم تا آخر خط باهاتم ، هيچ وقت تنهات نميذارم ! تا آخرين قطره خونم ............... !!!!